Under The Weeping Moon

Once again I've cried
Unto the moon
That burning flame
That has guided me
Through all these years
The lake from which you flow

With eyes of fire
Once unlit but now alive
This energy, sparkling
Like a morning star

The morning star

Riding the fires of
The northern gold
I've searched the eye
I laugh under the weeping moon

I am the watcher in the skies
Nor the emeralds know my mark
Glisten to mark their presence
Set the enigma ablaze
Searching...
Finding...

Burn the winter landmarks
That said I was there
Burn the spirit of cold
That travel through my soul

نظرات 18 + ارسال نظر
علیرضا شنبه 31 مرداد 1383 ساعت 15:41

آقا فرهاد شما کارت درسته
خفنی
مارو هم تحویل بگیر
حالا جدی . یه ذره از افسردگی بیا بیرون داداش. خیلی وقته وبلاگت تو لکه

namakdoon یکشنبه 1 شهریور 1383 ساعت 00:44 http://google.com

Don't you cry tonight
D:

میعاد یکشنبه 1 شهریور 1383 ساعت 01:14

سلام فرهادیو میبینم که بازدیدکنندکان رفته بالا و به همراهش کلاس شما.کارت خیلی درسته موفق باشی این قد هم ناله نباش داداشو

نیلوفر یکشنبه 1 شهریور 1383 ساعت 03:09 http://99o66.persianblog.com

قشنگ بود...شعر هاشو دوست داشتم

نیما یکشنبه 1 شهریور 1383 ساعت 15:56

فرهاد جان موفق و پیروز باشی
این شعرت هم خیلی قشنگ بود
be happy.

بهار یکشنبه 1 شهریور 1383 ساعت 19:41 http://bahar68.blogsky.com

قشنگ بود !
زدی اندر خطوط انگلیشو آره و این حرفا دیگه؟!
Burn the spirit of cold!!!

علیرضا چهارشنبه 4 شهریور 1383 ساعت 00:55

خره!
یه مطلب شاد بنویس. یه جوکی جواد بازی یی چیزی...
باید بیام پیشت انگار نمیخوای شاد باشی
هروقت میام وبلاگت حالم گرفته میشه
به خاطر خودت...
اون فرهادی که من میشناختم اینجوری نبود
خیلی باحال تر بود ...همه رو میخندوند سر به سرشون میذاشت...
دلم واسه اون فرهاد تنگ شده ها!

mohammad جمعه 6 شهریور 1383 ساعت 00:53

great!

[ بدون نام ] شنبه 7 شهریور 1383 ساعت 00:06

خوبه ... خوبه ...

همیشه تنها شنبه 7 شهریور 1383 ساعت 23:51

وبلاگ قشنگی داری
به من هم سر بزن

شما یه چیری یادت نرفته احتمالآ ؟

بهار یکشنبه 8 شهریور 1383 ساعت 15:10 http://bahar68.blogsky.com

how are you شما خوبه ؟

[ بدون نام ] دوشنبه 9 شهریور 1383 ساعت 01:00

مهیار دوشنبه 9 شهریور 1383 ساعت 18:44

خیلی قشنگ بود ...

علیرضا پنج‌شنبه 12 شهریور 1383 ساعت 12:40

آپ دیت کن !

[ بدون نام ] جمعه 13 شهریور 1383 ساعت 18:45

ایول
خوب بود

نیلوفر شنبه 25 مهر 1383 ساعت 19:32

می گم اگه دانشگاه مون رو واست توصیف کنم می تونی یه وبلاگ بنویسی اصلا مختص جواد ها ... بعد هی میگی افسرده نباش!

[ بدون نام ] سه‌شنبه 24 آذر 1383 ساعت 13:08

where's commenting?!

رامین جمعه 26 فروردین 1384 ساعت 12:09

خیلی قشنگ بود شادی نزدیک است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد