Under The Weeping Moon
Once again I've cried
Unto the moon
That burning flame
That has guided me
Through all these years
The lake from which you flow
With eyes of fire
Once unlit but now alive
This energy, sparkling
Like a morning star
The morning star
Riding the fires of
The northern gold
I've searched the eye
I laugh under the weeping moon
I am the watcher in the skies
Nor the emeralds know my mark
Glisten to mark their presence
Set the enigma ablaze
Searching...
Finding...
Burn the winter landmarks
That said I was there
Burn the spirit of cold
That travel through my soul
آقا فرهاد شما کارت درسته
خفنی
مارو هم تحویل بگیر
حالا جدی . یه ذره از افسردگی بیا بیرون داداش. خیلی وقته وبلاگت تو لکه
Don't you cry tonight
D:
سلام فرهادیو میبینم که بازدیدکنندکان رفته بالا و به همراهش کلاس شما.کارت خیلی درسته موفق باشی این قد هم ناله نباش داداشو
قشنگ بود...شعر هاشو دوست داشتم
فرهاد جان موفق و پیروز باشی
این شعرت هم خیلی قشنگ بود
be happy.
قشنگ بود !
زدی اندر خطوط انگلیشو آره و این حرفا دیگه؟!
Burn the spirit of cold!!!
خره!
یه مطلب شاد بنویس. یه جوکی جواد بازی یی چیزی...
باید بیام پیشت انگار نمیخوای شاد باشی
هروقت میام وبلاگت حالم گرفته میشه
به خاطر خودت...
اون فرهادی که من میشناختم اینجوری نبود
خیلی باحال تر بود ...همه رو میخندوند سر به سرشون میذاشت...
دلم واسه اون فرهاد تنگ شده ها!
great!
خوبه ... خوبه ...
وبلاگ قشنگی داری
به من هم سر بزن
شما یه چیری یادت نرفته احتمالآ ؟
how are you شما خوبه ؟
خیلی قشنگ بود ...
آپ دیت کن !
ایول
خوب بود
می گم اگه دانشگاه مون رو واست توصیف کنم می تونی یه وبلاگ بنویسی اصلا مختص جواد ها ... بعد هی میگی افسرده نباش!
where's commenting?!
خیلی قشنگ بود شادی نزدیک است